header

لقمان مقام علم و حكمت

home
list
archive
درباره وبلاگ
--بسم الله الرحمن الرحیم-- --وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَن یَشْكُرْ فَإِنَّمَا یَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ-- هر آینه به لقمان حکمت دادیم و گفتیم : خدا را سپاس گوی ، زیرا هر، که سپاس گوید به سود خود سپاس گفته ، و هر که ناسپاسی کند خدا بی نیاز و ستودنی است./ پيامبر اسلام(ص) فرمود: « هر كسي كه سوره لقمان را بخواند در قيامت رفيق و دوست او است و به عدد كساني كه كار نيك يا بد انجام دادند( به حكم امر به معروف و نهي از منكر در برابر آنها) ده حسنه به او داده مي شود.»
آمار وبلاگ

تعداد بازدیدها :

346994

تعداد نوشته ها :

708

تعداد نظرات :

19

آیه قرآن تصادفی

روزشمار فاطمیه تاریخ روز
اوقات شرعی تماس با ما

زيان‏هاى فقر

إحياء علوم الدين :

قالَ لُقمانُ الحَكيمُ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، اِستَغنِ بِالكَسبِ الحَلالِ عَنِ الفَقرِ، فَإِنَّهُ مَا افتَقَرَ أحَدٌ قَطُّ إلاّ أصابَهُ ثَلاثُ خِصالٍ: رِقَّةٌ في دينِهِ، وضَعفٌ في عَقلِهِ ، وذَهابُ مُروءَتِهِ ، وأعظَمُ مِن هذِهِ الثَّلاثِ : اِستِخفافُ النّاسِ بِهِ .

إحياء علوم الدين :

لقمان حكيم به پسرش گفت: «پسرم! بى‏نيازى از نادارى را در كسب حلال بجوى؛ زيرا هرگز كسى نادار نشد ، مگر اين كه سه خصلت در او بود: سستى در دين، ناتوانى در خرد، و ناجوان‏مردى و البتّه بزرگ‏تر از اين سه ، تحقير شدنِ او توسّط مردم است» .

(0) نظر

خوش اخلاقى

عرائس المجالس :

قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : حَسِّن مَعَ جَميعِ النّاسِ خُلُقَكَ ؛ فَإِنَّ مَن حَسَّنَ خُلُقَهُ وأظهَرَ بِشرَهُ وبَسَطَهُ حَظِيَ عِندَ الأبرارِ ، وأحَبَّهُ الأَخيارُ ، وجانَبَهُ الفُجّارُ .

عرائس المجالس :

لقمان عليه السلام به پسرش گفت : «اخلاقت را با همه مردم ، نيكو گردان ؛ چرا كه هر كس اخلاقش را نيكو كند و خوش‏خو و گشاده‏رو باشد ، نزد نيكوكاران ، بهره‏مند مى‏شود و نيكان ، او را دوست دارند و بَدان از او كناره مى‏گيرند» .

(0) نظر

كمال نعمت

كنز العمّال :

قالَ لُقمانَ عليه السلام : مِن تَمامِ النِّعمَةِ دُخولُ الجَنَّةِ وَالفَوزُ مِنَ النّارِ .

كنزالعمّال

ـ به نقل از لقمان عليه السلام ـ: از كمال نعمت، بهشت رفتن و رهايى از جهنّم است .

(0) نظر

كمال نعمت

كنز العمّال :

قالَ لُقمانُ عليه السلام : أتَدري ما تَمامُ النِّعمَةِ ؟ تَمامُ النِّعمَةِ دُخولُ الجَنَّةِ ، وَالنَّجاةُ مِنَ النّارِ .

كنز العمّال

ـ به نقل از لقمان عليه السلام ـ: آيا مى‏دانى كمال نعمت چيست؟ كمال نعمت، به بهشت رفتن و از جهنّم رهيدن است .

(0) نظر

مردم سه بخش دارند

المواعظ العددية :

إنَّ لُقمانَ الحَكيمَ قالَ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، النّاسُ ثَلاثَةُ أثلاثٍ : ثُلُثٌ للّه‏ِِ ، وثُلُثٌ لِنَفسِهِ ، وثُلُثٌ لِلدّودِ ، فَأَمّا ما هُوَ للّه‏ِِ فَروحُهُ ، وأمّا ما هُوَ لِنَفسِهِ فَعِلمُهُ ، وأمّا ما هُوَ لِلدَودِ فَجِسمُهُ .

المواعظ العددية :

لقمان حكيم به پسرش گفت : «اى پسرم ! مردم ، سه بخش دارند : يك‏سوم براى خدا ، و يك‏سوم براى خود ، و يك سوم براى كِرم . آنچه براى خداست ، روح آدمى است ، و آنچه براى خودش است ، دانش اوست ، و آنچه براى كِرم است ، جسم اوست » .

(0) نظر

فايده اطاعت از خداوند

خزانة الخيال :

قالَ لُقمانُ : يا بُنَيَّ ، أطِعِ اللّه‏َ ؛ فَإِنَّ مَن أطاعَ اللّه‏َ كَفاهُ ما أهَمَّهُ ، وعَصَمَهُ مِن خَلقِهِ .

خزانة الخيال :

لقمان گفت : «اى پسرم ! از خدا اطاعت كن ؛ چرا كه هر كس از خدا اطاعت كند ، خواسته او را كفايت مى‏كند ، و او را از [شرّ ]بندگانش نگه مى‏دارد ».

(0) نظر

اقسام زنان

الاختصاص عن الأوزاعيّ

ـ فيما قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ ـ: يا بُنَيَّ ، لَو كانَتِ النِّساءُ تُذاقُ كَما تُذاقُ الخَمرُ ما تَزَوَّجَ رَجُلٌ امرَأَةَ سَوءٍ أبَداً .

الاختصاص

ـ به نقل از اَوزاعى، درباره آنچه لقمان عليه السلام به پسرش گفت ـ: پسرم! اگر زنان، مانند شراب ، قابل چشيدن بودند، هرگز هيچ مردى با زن بد ، ازدواج نمى‏كرد .


(0) نظر

اقسام زنان

الاختصاص عن الأوزاعيّ

ـ فيما قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ ـ: يا بُنَيَّ ، النِّساءُ أربَعَةٌ : ثِنتانِ صالِحَتانِ ، وثِنتانِ مَلعونَتانِ . 
فَأَمّا إحدَى الصّالِحَتَينِ فَهِيَ الشَّريفَةُ في قَومِهَا ، الذَّليلَةُ في نَفسِهَا ، الَّتي إن اُعطِيَت شَكَرَت ، وإنِ ابتُلِيَت صَبَرَت ، القَليلُ في يَدَيها كَثيرٌ ، الصّالِحَةُ في بَيتِها . 
وَالثّانِيَةُ : الوَدودُ الوَلودُ ، تَعودُ بِخَيرٍ عَلى زَوجِها ، هِيَ كَالاُمِّ الرَّحيمِ تَعطِفُ عَلى كَبيرِهِم ، وتَرحَمُ صَغيرَهُم ، وتُحِبُّ وَلَدَ زَوجِها وإن كانوا مِن غَيرِها ، جامِعَةُ الشَّملِ ، مَرضِيَّةُ البَعلِ ، مُصلِحَةٌ فِي النَّفسِ وَالأَهلِ وَالمالِ وَالوَلَدِ ، فَهِيَ كَالذَّهَبِ الأَحمَرِ ، طوبى لِمَن رُزِقَها ، إن شَهِدَ زَوجُها أعانَتهُ ، وإن غابَ عَنها حَفِظَتهُ . 
وأمّا إحدَى المَلعونَتَينِ فَهِيَ العَظيمَةُ في نَفسِهَا ، الذَّليلَةُ في قَومِهَا ، الَّتي إن اُعطِيَت سَخِطَت ، وإن مُنِعَت عَتَبَت وغَضِبَت ، فَزَوجُها مِنها في بَلاءٍ وجيرانُها مِنها في عَناءٍ ، فَهِيَ كَالأَسَدِ إن جاوَرتَهُ أكَلَكَ ، وإن هَرَبتَ مِنهُ قَتَلَكَ . 
وَالمَلعونَةُ الثّانِيَةُ فَهِيَ عِندَ زَوجِها ومَيلُها في جيرانِها ، فَهِيَ سَريعَةُ السَّخطَةِ ، سَريعَةُ الدَّمعَةِ ، إن شَهِدَ زَوجُها لَم تَنفَعهُ وإن غابَ عَنها فَضَحَتهُ ، فَهِيَ بِمَنزِلَةِ الأَرضِ النَّشّاشَةِ إن أسقَيتَ أفاضَتِ الماءَ وغَرِقَت ، وإن تَرَكتَها عَطِشَت ، وإن رُزِقتَ مِنها وَلَداً لَم تَنتَفِع بِهِ .

الاختصاص

ـ به نقل از اَوزاعى، درباره آنچه لقمان عليه السلام به پسرش گفت ـ : اى‏پسرم! زنان، چهار گروه‏اند : دو گروهشان صالح و دو گروهشان ملعون‏اند. 
يكى از آن دو گروه صالح، زنى است كه در ميان قوم خود، شريف و بزرگوار و در پيش خودش ، رام و آرام است؛ زنى كه اگر چيزى به او داده شود، سپاس مى‏گزارد و اگر گرفتار شود ، شكيبايى مى‏ورزد . اندك، در دستان او بسيار جلوه مى‏كند و در خانه‏اش درست‏كار است. 
دوم از گروه زنان صالح ، زنى است كه بسيار مهربان و زاينده است؛ هميشه با شوهرش به نيكى رفتار مى‏كند. او مانند مادر مهربان ، بر بزرگان قوم ، محبّت و بر خردسالان ، دلسوزى مى‏نمايد . فرزند شوهرش را دوست مى‏دارد ؛ هر چند از زن ديگرى باشد . دارنده خوبى‏ها ، مورد رضايت شوهر ، و اصلاح كننده خود و خانواده و مال و فرزند است. بنا بر اين، او [در كميابى] ، مانند طلاى سرخ است. خوشا به حال كسى كه چنين زنى روزى‏اش شده است، كه اگر در كنار شوهرش باشد ، يارى‏اش مى‏كند و اگر از او دور باشد ، [دارايى و آبروى] او را نگه مى‏دارد. 
و اما يكى از آن دو زن ملعون، زنى است كه پيش خود، بزرگ و براى قومش رام و آرام است؛ زنى كه اگر به او عطا شود ، خشم مى‏كند و اگر منع شود ، عتاب مى‏كند و خشم مى‏گيرد . بنا بر اين، شوهرش در دست او گرفتار است و همسايگانش از دست او در رنج‏اند. پس او همانند شير است كه اگر نزديكش شوى ، تو را مى‏خورد و اگر بگريزى ، تو را مى‏كشد . 
زن ملعون دوم، زنى است كه نزد شوهرش است ؛ ولى ميلش با همسايگان است . پس او زودْخشم و زودْگريان است . اگر در حضور شوهرش باشد، به او سودى نمى‏رساند و اگر از او غايب باشد، او را رسوا مى‏كند. پس او همانند زمينِ شورى است كه اگر آبش دهى ، آبْ بالا مى‏آيد [و جذب زمين نمى‏شود ]و زمينْ زير آب مى‏ماند، و اگر رهايش كنى ، تشنه مى‏گردد. اگر فرزندى از او روزى‏ات شد ، از آن فرزند ، بهره‏مند نمى‏گردى .


(0) نظر

متوقّف شدنِ روزىِ دزد

الإمام زين‏العابدين عليه السلام :

قالَ لُقمانُ: يا بُنَيَّ ... إنَّ السّارِقَ إذا سَرَقَ حَبَسَهُ اللّه‏ُ مِن رِزقِهِ وكانَ عَلَيهِ إثمُهُ ، ولَو صَبَرَ لَنالَ ذلِكَ وجاءَهُ مِن وَجهِهِ .

امام زين العابدين عليه السلام :

لقمان گفت: «اى و گرفتارىِ آن را كيفر نافرمانان قرار نداده است ؟!» .


(0) نظر

بزرگ‏ترين مصيبت‏ها

الإمام زين العابدين عليه السلام :

قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، إنَّ أشَدَّ العُدمِ عُدمُ القَلبِ ، وإنَّ أعظَمَ المَصائِبِ مُصيبَةُ الدّينِ ، وأسنَى المَرزِئَةِ مَرزِئَتُهُ .

امام زين العابدين عليه السلام :

لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! بدترين نادارى، نداشتن دل است و بزرگ‏ترين مصيبت ، بدهكارى است و بالاترين محروميت و بلا هم ، همان بدهكارى است» .

(0) نظر

ثروت انسان

المصنّف لعبد الرزّاق عن أبي قلابة :

قيلَ لِلُقمانَ أَيُّ النّاسِ خَيرٌ ؟ قالَ : الغَنِيُّ . 
قيلَ : الغَناءُ مِنَ المالِ ؟ قالَ : لا ، ولكِنَّ الغَنِيَّ الَّذي إذَا التُمِسَ عِندَهُ خَيرٌ وُجِدَ ، وإلاّ أعفَى النّاسَ مِن شَرِّهِ .

المصنّف، عبد الرزّاق

ـ به نقل از ابو قِلابه ـ: به لقمان گفته شد : كدام يك از مردم، بهترين است ؟ 
گفت : «بى‏نياز» . 
گفته شد : آيا منظورت، بى‏نيازى از مال است ؟ 
گفت : «نه ؛ بى‏نيازى كه هر گاه خيرى نزد او جسته شود ، يافت گردد ، و گرنه ، مردم را از شرّش معاف كند ».

(0) نظر

ثروت انسان

محبوب القلوب :

قالَ لُقمانُ : يا بُنَيَّ ، إنَّ في يَدَيكَ لُؤلُؤا وأنتَ تَزعُمُ أنَّكَ فَقيرٌ؟

محبوب القلوب :

لقمان گفت : «اى پسرم ! در دستان تو مرواريد است، و با اين حال، تو مى‏پندارى كه نادارى ؟!» .

(0) نظر

راه نجات

الدعاء عن الحسن :

قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، إن كُنتَ تُريدُ البَقاءَ ـ ولا بَقاءَ ـ فَاجعَل خَشيَةَ اللّه‏ِ عز و جل غِطاءَكَ فَوقَ رَأسِكَ ، ووِطاءَكَ فَلَعَلَّكَ أن تَنجُوَ ، وما أراكَ بِناجٍ .

الدعاء ، طبرانى

ـ به نقل از حسن ـ: لقمان عليه السلام به پسرش گفت: «اى پسرم! اگر مى‏خواهى باقى بمانى ـ هر چند ماندگارى‏اى در كار نيست ـ ، ترس از خداوند عز و جل را سرپوش بالاى سرت و زيراندازت قرار بده، تا شايد نجات يابى؛ ولى من تو را نجات يافته نمى‏بينم » .

(0) نظر

كناره‏ گيرى از شر

تاريخ بغداد عن قتادة :

قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : أي بُنَيَّ ، اِعتَزِلِ الشَّرَّ كَما يَعتَزِلُكَ ؛ فَإِنَّ الشَّرَّ لِلشَّرِّ خُلِقَ .

تاريخ بغداد

ـ به نقل از قَتاده ـ: لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! از شر، كناره‏گيرى كن ، همان طور كه شر از تو كناره مى‏گيرد؛ زيرا شر ، براى شر آفريده شده است» .

(0) نظر

امانت سپردن به خدا

رسول اللّه‏ صلى الله عليه و آله :

إنَّ لُقمانَ الحَكيمَ كانَ يَقولُ : إنَّ اللّه‏َ عَزَّ وجَلَّ إذَا استودِعَ شَيئا حَفِظَهُ .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

لقمان حكيم ، پيوسته مى‏گفت: «هر گاه چيزى در نزد خداوند عز و جل به امانت گذارده شود ، حفظش مى‏كند» .


(0) نظر

برترين ثروت

ربيع الأبرار :

قالَ لُقمانُ : ... أكَلتُ الطَّيِّباتِ ، وعانَقتُ الحِسانَ فَلَم أرَ ألَذَّ مِنَ العافِيَةِ .

ربيع الأبرار :

لقمان گفت : « . . . خوراكى‏هاى پاكيزه خوردم و زيبايان را در آغوش گرفتم ؛ ولى چيزى لذيذتر از تن‏درستى نديدم » .


(0) نظر
X