حكمت نامه لقمان (409)
نصايح لقمان به مردم (109)
احاديث لقمان حكيم (45)
چهل حديث قرآني (41)
ترجمه و تفسير سوره مباركه لقمان (34)
احاديث امام عصر (18)
زندگينامه لقمان حكيم (14)
پاي درس لقمان حكيم (9)
نصايح لقمان به فرزندش (8)
مقالات سوره لقمان (5)
كليپ قرآني (2)
پندي از سقراط حكيم (1)
ورزش در احاديث (1)
انشاي حكمت (1)
احادیث لقمان حکیم (1)
آمده ام شاه پناهم بده (0)
بدون موضوع (12)
فيلم - قرائت و ترجمه گوياي سوره مباركه لقمان
متن سوره مباركه لقمان همراه با فايل پي دي اف
كليپ صوتي - بچه ها هم بايد امر به معروف كنند
عكس نوشته - سوره مباركه لقمان آيه ۱۸- مغرور نباش
فيلم - قرائت و ترجمه گوياي سوره مباركه لقمان
آخرين پند لقمان حكيم از زبان مرحوم دولابي(عمارنامه)
انيميشن حق شناسي لقمان حكيم(عمارنامه)
ديدار حضرت آيتالله سبحاني با رهبر انقلاب
تصاوير / ترخيص رهبر انقلاب از بيمارستان
عيادت دانشجويان از رهبر معظم انقلاب تصاوير
تصاوير صبح پنجشنبه رهبر انقلاب در بيمارستان
محور بيانات رهبري در ديدارهاي با خبرگان
ويژه نامه چند رسانه اي� هفته دفاع مقدس�
خاطره اي كه شهيد مطهري را ۲۰ دقيقه خنداند!
آموزش تصويري مناسك حج تمتع
عكس/ مزارِ ديدني يك اهل ايمان
ستارگان كوير شهرستان كاشان
قبله هفتمين
حكمت نامه
پندهاي پدرانه لقمان
شهر ري
اِقرَا بِاسمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ
از تبار باران
صراط مستقيم
دعوت حق
آرامش بخش قلب
زنان معراجي
قرآن،بهشت طلايي
آواي .:::. نــدبــه
ثقلين
تلاوت هاي برتر
سوره مباركه لقمان
لهوالحديث
طلبه مبلغ
راه زندگي
شاه دلارا
بانـــــــوي خورشيد
بانوي امداد
سجده لقمان
پندهاي لقماني
فلاحت نامه
پايگاه مجازي ناصحين
مسير حق
قرآن كتاب زندگي
لقمان حكيم
فرشتگان خاكي
سوره مباركه لقمان
. . . سوره لقمان . . .
روشنايي راه زندگي،قرآن
قران مسير روشن هدايت
لقمان هدايت زندگي
قرآن سوره لقمان
مسير حق
سجده لقمان
تعداد بازدیدها :
تعداد نوشته ها :
تعداد نظرات :
نعمت ويژه، شكر ويژه مي طلبد!
آدمي براي رسيدن به بهترين مقام ها و كسب حكمت هاي الهي، لازم نيست كه پيامبر و يا معصوم باشد ، بلكه همين قدر كه همچون لقمان،حكيم و خداشناس و شكرگزار باشد و تمام نعمات را از خداوند و خود را در برابر قدرت الهي هيچ بداند، كافي است .
سيماى سورهى لقمان
اين سوره ، از سورههاى مكّى است و ششمين سوره از سور هفتگانه به شمار مي آيد كه با حروف مقطّعهى « الم » آغاز شده است .
عدد آيات آن ؛ سى و چهار ، عدد كلمات ؛ پانصد و چهل و هشت و عدد حروف آن ؛ سه هزار و صد و ده است .
به مناسبت نام لقمان، كه در كل قرآن تنها دو بار، آن هم در اين سوره ذكر شده است ، اين سوره به نام لقمان لقب گرفته شده است .
لقمان پيامبر نبود ، مردى حكيم بود و حكمتش از حكمت الهى سرچشمه گرفته شده بود .
آمدن نام وي در قرآن سبب جاوداني وماندگاري او شده است . سوره به نام او ناميده شد تا بيان كند كه بندهاى كه سپاس خداى گويد ، خدا نيز او را سپاس خواهد گفت و حكمت و فضيلت خواهد بخشيد .
معارفى كه در سوره لقمان آمده است همه حكمت خداوندى است كه در كتاب خدا و در قلوب نيكوكاران تجلّى كرده است ولى به مستكبران سودى نخواهد داد .
پروردگار ما به لقمان حكمت عطا فرمود و آن حكمت را در يك كلمه كه همان شكر و سپاس خداوند باشد خلاصه كرد و لقمان آن حكمت فشرده را طى ده توصيه و سفارش كه همگى از شكر و سپاس خداوند منبعث مىشوند ، براى فرزندش بازگو كرد .
نخستين اين وصايا شناخت آفريدگار است و آخرين آنها گردنكشى نكردن در برابر خداوند .
نعمت ويژه، شكر ويژه مىطلبد!!
« وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ؛ ما به لقمان حكمت داديم (و به او گفتيم:) شكر خدا را بجاى آور هر كس شكرگزارى كند ، تنها به سود خويش شكر كرده و آن كس كه كفران كند ، (زيانى به خدا نمىرساند) چرا كه خداوند بىنياز و ستوده است.» (لقمان 12)
نكات آيه :
1ـ حكمت ، عطايي الهي و خداوندي است وكسب كردني نيست : (گرچه مقدّمات آن قابل كسب است .) «وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ»
2ـ نعمت ويژه ، شكر ويژه مىطلبد : «آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ ... اشْكُرْ لِلَّهِ» چنان كه خداوند در برابر اعطاى نعمت ويژهى كوثر به پيامبر اسلام، از او شكر ويژه مىخواهد : «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» (كوثر، 1 2)
3ـ اوّلين فرمان به حضرت موسى بعد از نبوّت ، فرمان نماز و اوّلين فرمان بعد از دادن حكمت به لقمان، فرمان شكرگزارى است :«أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ»
4ـ شكر نعمتهاى خداوند، به سود خود انسان است : «وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ» چنان كه در جاى ديگر مىخوانيم : «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» (ابراهيم، 7)
5ـ هرگونه دارايى وثروتي ارزش نيست ، غنايى ارزشمند است كه از هر آفت وبلايي به دور باشد : «غَنِيٌّ حَمِيدٌ»
6ـ خداوند ، حميد است ، چه انسانها او را حمد كنند يا نكنند : «غَنِيٌّ حَمِيدٌ»
سيماى لقمان حكيم :
در تفسير الميزان بحثى دربارهى جناب لقمان آمده است كه بخشى از آن را نقل مىكنيم :
پيامبر اكرم (صلى اللَّه عليه و آله) فرمودند : لقمان ، پيامبر نبود ، ولى بندهاى بود كه بسيار فكر مىكرد و به خداوند ايمان واقعى داشت. او به واقع محب خداوند بود و خداوند نيز او را دوست مي داشت و به او حكمت عطا كرد .
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايند: لقمان ، حكمت را به خاطر مال و جمال و فاميل دريافت نكرده بود ، بلكه او مردى پرهيزكار ، تيزبين ، با حيا و دلسوز بود . اگر دو نفر با هم درگير مىشدند و خصومتى پيدا مىكردند ، ميان آنها آشتى برقرار مىكرد .
لقمان با دانشمندان زياد مىنشست . او با هواى نفس خود مبارزه مىكرد و ... (تفسير الميزان)
او داراى عمرى طولانى ، معاصر حضرت داود و از بستگان حضرت ايّوب بود. او ميان حكيم شدن يا حاكم شدن مخيّر شد و حكمت را انتخاب كرد .
از لقمان پرسيدند : چگونه به اين مقام رسيدى؟ گفت: به خاطر امانت دارى ، صداقت و سكوت درباره آنچه به من مربوط نبود . (تفسير مجمع البيان)
امام صادق عليه السلام فرمود : لقمان نسبت به رهبر آسمانىِ زمان خود معرفت داشت .(تفسير نور الثقلين)
گرچه خداوند به او كتاب آسمانى نداد ، ولى همتاى آن يعنى حكمت را به او آموخت .
روزى مولاى لقمان از او خواست تا بهترين عضو گوسفند را برايش بياورد. لقمان زبان گوسفند را آورد . روز ديگر گفت: بدترين عضو آن را بياور. لقمان باز هم زبان گوسفند را آورد .
چون مولايش دليل اين كار را از وى پرسيد ، لقمان گفت : اگر زبان در راه حقّ حركت كند و سخن بگويد ، بهترين عضو بدن است و گر نه بدترين عضو خواهد بود . (تفسير كشّاف)
در عظمت لقمان همين بس كه خدا و رسول او و امامان معصوم (عليهم السلام) پندهاى او را براى ديگران نقل كردهاند .
گوشهاى از نصايح لقمان:
ـ اگر در كودكى خود را ادب كنى ، در بزرگى از آن بهرهمند مىشوى .
ـ از كسالت و تنبلى بپرهيز .
ـ بخشى از عمرت را براى آموزش قرار بده و با افراد لجوج ، گفتگو و جدل نكن .
ـ با فقها مجادله مكن ، با فاسق رفيق مشو ، فاسق را به برادرى مگير و با افراد متّهم ، همنشين مشو .
ـ تنها از خدا بترس و به او اميدوار باش . بيم و اميد نسبت به خدا در قلب تو يكسان باشد .
ـ بر دنيا تكيه نكن و دل مبند و دنيا را به منزله پلى براي طي كردن راه در نظر بگير.
ـ بدان كه در قيامت از تو درباره چهار چيز مىپرسند : از جوانى كه در چه راهى صرف كردى ، از عمرت كه در چه فنا كردى ، از مال و دارايىات كه از چه راهى بدست آوردى و آن را در چه راهى مصرف كردى .
ـ به آنچه در دست مردم است چشم مدوز و با همه مردم با حسن خلق برخورد كن .
ـ با همسفران زياد مشورت كن و توشه سفر خود را بين آنها تقسيم كن.
ـ اگر با تو مشورت كردند ، دلسوزى خود را خالصانه به آنها اعلام كن . اگر از تو كمك و قرضى درخواست كردند ، مساعدت كن و به سخن كسى كه سنّ او بيشتر از توست ، گوشفراده .
ـ نمازت را در اوّل وقت بخوان ، نماز را حتّى در سختترين شرايط به جماعت بخوان .(تفسير كنز الدّقائق)
ـ اگر در نماز بودى ، قلب خود را حفظ كن.
ـ اگر در حال غذا خوردن بودى ، حلق خود را حفظ كن .
ـ اگر در ميان مردم هستى ، زبان خود را حفظ كن .
ـ هرگز خدا و مرگ را فراموش مكن ، امّا احسانى كه به مردم مىكنى يا بدى كه ديگران در حقّ تو مىكنند را فراموش كن . (تفسير روح البيان)
منابع:
1- تفسير نور ج 9
2- تفسير هدايت ج 10
3- تفسير الميزان
4- تفسير مجمع البيان
5- تفسير كنز الدّقائق
6-بخش مقالات قرآني تبيان
مَثَل بندگان دنيا
الإمام الصادق عليه السلام :
كانَ فيما وَعَظَ بِهِ لُقمانُ ابنَهُ : ... لا تَكُن في هذِهِ الدُّنيا بِمَنزِلَةِ شاةٍ وَقَعَت في زَرعٍ أخضَرَ فَأَكَلَت حَتّى سَمِنَت ، فَكانَ حَتفُها عِندَ سِمَنِها .
امام صادق عليه السلام
ـ در بيان نصايح لقمان عليه السلام به پسرش ـ: در اين دنيا ، همانند گوسفندى مباش كه در كشتزار سرسبزى وارد شود و آن قدر بخورد تا چاقىاش مايه مرگش شود .
چهل حديث قرآني
قال علي عليه السلام :
اِنَّ القُرآنَ ظاهِرُهُ اَنيقٌ وَ باطِنُهُ عَميقٌ .
ظاهر قرآن شگفت انگيز و زيبا و باطنش ژرف و عميق است .
اصول كافي 2/599
مَثَل دنيا
الاختصاص عن الأوزاعيّ
ـ فيما قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ ـ: يا بُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ ...
يا بُنَيَّ ، السَّفينَةُ إيمانٌ ، وشِراعُهَا التَّوَكُّلُ ، وسُكّانُهَا الصَّبرُ ، ومَجاذيفُهَا الصَّومُ وَالصَّلاةُ وَالزَّكاةُ .
يا بُنَيَّ ، مَن رَكِبَ البَحرَ مِن غَيرِ سَفينَةٍ غَرِقَ .
الاختصاص
ـ به نقل از اوزاعى ، درباره آنچه لقمان عليه السلام به پسرش مىگفت ـ: اى پسرم! دنيا درياى عميقى است ... . اى پسرم! كِشتىِ آن ، ايمان و بادبانش توكّل و مسافرانش صبر و پاروهايش روزه و نماز و زكات است .
اى پسرم! هر كس خود را بدون كشتى به دريا بزند ، غرق مىشود .
مَثَل دنيا
الاختصاص عن الأوزاعيّ
ـ فيما قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ ـ: يا بُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ ...
يا بُنَيَّ ، السَّفينَةُ إيمانٌ ، وشِراعُهَا التَّوَكُّلُ ، وسُكّانُهَا الصَّبرُ ، ومَجاذيفُهَا الصَّومُ وَالصَّلاةُ وَالزَّكاةُ .
يا بُنَيَّ ، مَن رَكِبَ البَحرَ مِن غَيرِ سَفينَةٍ غَرِقَ .
الاختصاص
ـ به نقل از اوزاعى ، درباره آنچه لقمان عليه السلام به پسرش مىگفت ـ: اى پسرم! دنيا درياى عميقى است ... . اى پسرم! كِشتىِ آن ، ايمان و بادبانش توكّل و مسافرانش صبر و پاروهايش روزه و نماز و زكات است .
اى پسرم! هر كس خود را بدون كشتى به دريا بزند ، غرق مىشود .
مَثَل دنيا
عنه عليه السلام :
كانَ لُقمانُ عليه السلام يَقولُ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ وقَد غَرِقَ فيها جيلٌ كَثيرٌ ، فَلتَكُن سَفينَتُكَ فيها تَقوَى اللّهِ تَعالى ، وَليَكُن جِسرُكَ إيمانا بِاللّهِ ، وَليَكُن شِراعُهَا التَّوَكُّلَ ، لَعَلَّكَ ـ يا بُنَيَّ ـ تَنجو وما أظُنُّكَ ناجِياً !
امام كاظم عليه السلام :
لقمان همواره به پسرش مىگفت: «اى پسرم! دنيا دريايى است كه گروههاى بسيارى در آن ، غرق شدهاند. پس بايد كشتىِ تو در آن ، پَروامندى از خداى متعال باشد و پل تو ايمان به خدا، و بادبان كشتىات توكّل ، تا شايد ـ اى پسرم! ـ نجات يابى ، هر چند من گمان ندارم كه نجات يابى!» .
چهل حديث قرآني
قال عَلي عليه السلام :
اَفضَلُ الذِّكرِ القُرآنُ بِهِ تُشرَحُ الصُّدورِ وَ تَستَنيرُ السَّرائِرِ.
برترين ذكر، قرآن است، به وسيله آن سينه ها گشوده وپوشيده ها روشن شود.
شرح غررالحكم 2/45
چهل حديث قرآني
قال رسول الله صلي الله عليه و آله :
اَصدَقُ القَولِ وَ اَبلَغُ المَوعِظَةِ وَ اَحسَنُ القَصَصِ، كِتابُ اللهِ .
راست ترين گفتار و رساترين پندها و نيكوترين قصه ها كتاب خداست .
امالي صدوق /394
مَثَل دنيا
الإمام الكاظم عليه السلام :
إنَّ لُقمانَ قالَ لاِبنِهِ : ... يا بُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ ، قَد غَرِقَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ ، فَلتَكُن سَفينَتُكَ فيها تَقوَى اللّه ، وحَشوُهَا الإِيمانَ ، وشِراعُهَا التَوَكُّلَ ، وقَيِّمُهَا العَقلَ ، ودَليلُهَا العِلمَ ، وسُكّانُهَا الصَّبرَ .
امام كاظم عليه السلام :
لقمان به پسرش گفت: « . . . اى پسرم! دنيا درياى عميقى است كه بسيارى در آن غرق شدهاند ؛ پس بايد كشتىِ [نجات] تو در آن ، پَروامندى از خداوند متعال باشد ، و پُل تو ايمان به خدا ، و بادبان كشتىات توكّل ، و متولّى آن، خرد ، و راهنماى آن، دانش ، و مسافر آن ، شكيبايى» .
مَثَل دنيا
الإمام الصادق عليه السلام
ـ فيما وَعَظَ لُقمانُ ابنَهُ ـ: يا بُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ ، قَد هَلَكَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ ، فَاجعَل سَفينَتَكَ فيهَا الإِيمانَ ، وَاجعَل شِراعَهَا التَّوَكُّلَ ، وَاجعَل زادَكَ فيها تَقوَى اللّهِ ، فَإِن نَجَوتَ فَبِرَحمَةِ اللّهِ ، وإن هَلَكتَ فَبِذُنوبِكَ .
امام صادق عليه السلام
ـ در پندهاى لقمان عليه السلام به پسرش ـ: اى پسرم! دنيا ، درياى عميقى است كه بسيارى در آن هلاك گرديدهاند . پس كشتىات را در دنيا ، ايمان به خدا قرار بده و بادبان آن را توكّل بر خدا ، و توشه راهت را تقواى خداوند عز و جل قرار بده ؛ اگر نجات يافتى، از رحمت خداست و اگر هلاك شدى، به سبب گناهانت خواهد بود .
چهل حديث قرآني
قال رسول الله صلي الله عليه وآله :
فَضلُ القُرآنِ عَلي سائِرِالكَلامِ كَفَضلِ اللهِ عَلي خَلقِهِ
برتري قرآن بر ساير سخنان، همانند برتري خداوند است بر بندگانش .
جامع الاخبار / 47
مَثَل نماز
محبوب القلوب :
قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، عَلَيكَ بِصَلاتِكَ الَّتي فُرِضَت لَكَ ؛ فَإِنَّ مَثَلَ الصَّلاةِ مَثَلُ السَّفينَةِ فِي البَحرِ ، فَإِن سَلِمَت سَلِمَ مَن فيها ، وإن هَلَكَت هَلَكَ مَن فيها .
محبوب القلوب :
لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! مراقب نمازى باش كه بر تو واجب شده است؛ زيرا مَثَل نماز، مانند كشتى در درياست كه اگر سالم باشد ، سرنشينان آن نيز سالم مىمانند و اگر غرق شود ، سرنشينانش نيز غرق مىشوند» .
مَثَل نماز
كنز الفوائد :
مِمّا رُوِيَ عَن لُقمانَ عليه السلام مِن حِكمَتِهِ ووَصِيَّتِهِ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، أقِمِ الصَّلاةَ ، فَإِنَّما مَثَلُها في دينِ اللّهِ كَمَثَلِ عُمُدِ فُسطاطٍ ؛ فَإِنَّ العَمودَ إذَا استَقامَ نَفَعَتِ الأَطنابُ وَالأَوتادُ وَالظِّلالُ ، وإن لَم يَستَقِم لَم يَنفَع وَتِدٌ ولا طُنُبٌ ولا ظِلالٌ .
كنز الفوائد
ـ از حكمتها و سفارشهاى لقمان عليه السلام به پسرش ـ: اى پسرم ! نماز را بر پا دار ، كه در حقيقت ، مَثَل آن در دين خدا ، مانند ستونهاى خيمه است كه هر گاه ستونْ پايدار باشد ، ريسمانها و ميخها و سايهبانها سود مىبخشند ، و گرنه، ميخ و ريسمان و سايهبان، فايده نخواهند داشت .
پندي از سقراط حكيم
علت ناراحتي اش را پرسيد. شخص پاسخ داد :
در راه كه مي آمدم يكي از آشنايان را ديدم. سلام كردم.
جواب نداد و با بي اعتنايي و خودخواهي گذشت و رفت و من از اين طرز رفتار او خيلي رنجيدم.
سقراط گفت : چرا رنجيدي ؟
مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است كه چنين رفتاري ناراحت كننده است.
سقراط پرسيد : اگر در راه كسي را مي ديدي كه به زمين افتاده و از درد به خود مي پيچد.
آيا از دست او دلخور و رنجيده مي شدي ؟
مرد گفت : مسلم است كه هرگز دلخور نمي شدم. آدم از بيمار بودن كسي دلخور نمي شود.
سقراط پرسيد: به جاي دلخوري چه احساسي مي يافتي و چه مي كردي؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزي و شفقت و سعي مي كردم طبيب يا دارويي به او برسانم.
سقراط گفت : همه اين كارها را به خاطر آن مي كردي كه او را بيمار مي دانستي.
آيا انسان تنها جسمش بيمار مي شود ؟
و آيا كسي كه رفتارش نا درست است، روانش بيمار نيست ؟
اگر كسي فكر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدي از او ديده نمي شود؟
بيماري فكري و روان نامش "غفلت" است. و بايد به جاي دلخوري و رنجش نسبت به كسي كه بدي مي كند و غافل است دل سوزاند و كمك كرد و به او طبيب روح و داروي جان رساند.
پس از دست هيچ كس دلخور مشو و كينه به دل مگير و آرامش خود را هرگز از دست مده.
بدان كه هر وقت كسي بدي مي كند در آن لحظه بيمار است.
منبع: ميگنا
شيعه نيوز
مَثَلهاى حكيمانه ....... مَثَل دين
الإمام الصادق عليه السلام :
قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : ... يا بُنَيَّ ، سَيِّدُ أخلاقِ الحِكمَةِ دينُ اللّهِ تَعالى ، ومَثَلُ الدّينِ كَمَثَلِ الشَّجَرَةِ الثّابِتَةِ ، فَالإِيمانُ بِاللّهِ ماؤُها ، وَالصَّلاةُ عُروقُها ، وَالزَّكاةُ جِذعُها ، وَالتَّآخي فِي اللّهِ شُعَبُها ، وَالأَخلاقُ الحَسَنَةُ وَرَقُها ، وَالخُروجُ عَن مَعاصِي اللّهِ ثَمَرُها ، ولا تَكمُلُ الشَّجَرَةُ إلاّ بِثَمَرَةٍ طَيِّبَةٍ ، كَذلِكَ الدّينُ لا يَكمُلُ إلاّ بِالخُروجِ عَنِ المَحارِمِ .
امام صادق عليه السلام :
لقمان به پسرش گفت: . . . «اى پسرم! سرور اخلاق حكيمانه، دين خداى متعال است . مَثَل دين ، همانند درخت استوار است ؛ ايمان به خدا آب آن است و نماز ، ريشههاى آن و زكات ، تنه آن و برادرى در راه خدا ، شاخههاى آن و اخلاق نيك ، برگهاى آن و بيرون آمدن از گناهان ، ميوه آن و همان گونه كه درخت ، جز با [دادنِ] ميوه پاكيزه به كمال نمىرسد، دين نيز جز با بيرون آمدن از محرّمات، كامل نمىشود» .